جبران خلیل جبران Gibran Khalil Gibran نویسنده، شاعر و هنرمند تجسمی لبنانی – آمریکایی بود. وی در۶ ژانویه‌ سال ۱۸۸۳ در خانواده‌ای مسیحی مارونی در روستای بشاری (در شمال لبنان) متولد شد.

البته در برخی منابع گفته شده که تاریخ تولد جبران ۶ دسامبر ۱۸۸۳ بوده و بعدها  جبران روز تولد خود را ۶ ژانویه مقارن با تولد حضرت مسیح اعلام کرده است.( لازم به ذکر است که در مورد تولد حضرت مسیح هم دو تاریخ تولد یعنی ۶ ژانویه و ۲۵  دسامبر ذکر شده است . کلیسای رسولی ارمنی عید میلاد عیسی مسیح را ۶ ژانویه اما کلیساهای دیگر مسیحی در شرق و غرب جهان ۲۵ دسامبر را روز میلاد عیسی مسیح می دانند . )

جبران در سال ۱۸۹۵ در سن ۱۲ سالگی به همراه مادر، برادر و دو خواهرش لبنان را ترک کرد و به ایالات متحده آمریکا رفت و به تابعیت آمریکا درآمد و در بوستون ساکن شد. حدود ۳ سال بعد به عشق وطن و برای ادامه تحصیل به لبنان بازگشت. جبران در سال ۱۹۰۲ با شنیدن خبر بیماری مادر، برادر و خواهرش نزد آنها رفت.

جبران خلیل جبران از نویسندگان معروف لبنانی است که هم به زبان انگلیسی و هم به زبان عربی نویسندگی می‌کرد. از وی ۱۶ کتاب به زبان‌های عربی و انگلیسی بر جا مانده ‌است. جبران بیشتر به عنوان نویسنده پیامبر شناخته می شود. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۲۳ در ایالات متحده و به زبان انگلیسی منتشر شد و از آن زمان تاکنون  به بیش از ۱۰۰ زبان ترجمه شده و به یکی از پرفروش ترین کتاب های همه دوران تبدیل شده است. پیامبر، اشک و لبخند، بال های شکسته، ماسه و کف، مسیح فرزند انسان، سرگردان و خدایان زمین از آثار معروف خلیل جبران هستند.

او به علت سیروز کبدی، در ۱۰ آوریل ۱۹۳۱ در نیویورک‌ سیتی آمریکا درگذشت. بنا به وصیت جبران، پیکرش را در  زادگاهش به خاک سپردند. در ادامه تعدادی از جملات کوتاه و ارزشمند جبران خلیل جبران را با هم مرور می کنیم.

گزیده ای از سخنان جبران خلیل جبران

۱.  هنگامی که خداوند مرا همچون سنگریزه ای در این دریاچه عجیب انداخت، آرامش آن را بر هم زد و بر سطح آن دایره هایی نامحدود پدید آوردم. ولی هنگامی که به اعماق آن رسیدم، مانند آن آرام شدم.

۲. شايد بتوانيد دست و پای مرا به غل و زنجير کشيد و يا مرا به زندانی تاريک بيافکنيد ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آوريد.

۳. آرزومندم زندگی به شکل اشکی و لبخندی باقی بماند: اشکی که قلبم را تطهیر می‌کند و اسرار پنهان زندگی را به من می‌فهماند. لبخندی که مرا به فرزندان سرزمینم نزدیک می‌سازد و نشانی برای پرستش خداست.

۴. فرق میان ثروتمندترین افراد و فقیرترین آن ها فقط یک روز گرسنگی و یک ساعت تشنگی است.

۵. من از پرگوها سکوت آموختم، از عجول ها صبر، مهربانی از نامهربان ها؛ اما هنوز عجیب است که ممنون این معلمان نیستم.

۶. درختان اشعاری هستند که زمین بر روی آسمان می نویسد و ما آن ها را از ریشه قطع می کنیم و از آن ها کاغذ می سازیم، تا فراغت و حماقت های خود را در آن بنویسیم.

۷. خطاست اگر بیندیشیم که عشق، نتیجه ی همنشینی درازمدت و با هم بودنی مجدانه است. عشق، ثمره ی خویشاوندی دو روح آشناست و اگر این خویشاوندی در لحظه ای تحقق نیابد، در طول سالیان هم تحقق نخواهد یافت.

۸. بسیاری از دردهایتان را شما خود برگزیده اید. این داروی تلخی است که با آن طبیب درون شما خویشتن  بیمارتان را درمان می کند. پس به این طبیب اطمینان کنید و داروی او را با صبر و آرام بنوشید.

جملاتی از Kahlil Gibran

۹. قلب شما در سکوت و آرامش به اسرار روزها و شبها شناخت می یابد، اما گوشهایتان در حسرت و آرزویند که آوای چنین شناختی را که بر قلبهایتان فرود می آید، بشنوند.

۱۰. انسان نمی داند چگونه خود را از پرستش ماده رها سازد مگر پس از مرگ و نمی داند گل ها چگونه لبخند می زنند مگر پس از آمدن صبح…

۱۱. زندگی روزانه شما پرستشگاه شما و دين شماست .آنگاه كه به درون آن پای می نهيد، همه هستی خويش را همراه داشته باشيد .

۱۲. پند آموز است ماجرای مردی که زمین را می کاوید تا ریشه های بی ثمر را از اعماق زمین بیرون کشد ، اما ناگاه گنجی بزرگ یافت ؟! .

۱۳. بخشش آن نیست که چیزی را به من دهید که نیاز بسیار بدان ندارید ، بخشش آن است که چیزی بدهید که بدان نیازمندتر باشید.

۱۴. اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر کنند و در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است ، دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد.شما پیوسته چون ترازویید بی تکلیف در میانه اندوه و نشاط .

۱۵. زندگی ما را از جایی به جای دیگر نقل مکان می دهد و سرنوشتمان را از محیطی به محیط دیگری منتقل می سازد در حالی که چیزی جز موانع راه را نمی بینیم و جز صدایی که ما را به وحشت می اندازد صدای دیگری را نمی شنویم.

۱۶. آب دریاها بخار می شود و بالا می رود و ابری تشکیل می دهد و از تپه ها و دره ها می گذرد و چون با نسیمی لطیف برخورد می کند گریه کنان بر کشتزار ها فرود می اید و به جویبارها ملحق می شود تا به موطن اصلی اش (دریا ) باز گردد. به راستی که زندگی ابرها عبارت از جدایی و وصال و اشکی ولبخندی است.

جملات ارزشمند جبران خلیل جبران

۱۷. چه ناچيز است زندگی كسی كه با دست هايش چهره خويش را از جهان جدا ساخته و چيزی نمی بيند، جز خطوط باريك انگشتانش را .

۱۸. از يك خود كامه، يك بدكار، يك گستاخ، يا كسی كه سرفرازی درونی اش را رها كرده، چشم نيك رای نداشته باش .

۱۹. اگر از دوست خود جدا شدی ، مبادا که بر جدایی اش افسرده و غمین گردی ، زیرا آنچه از وجود او در تو دوستی و مهر برانگیخته است ، ای بسا که در غیابش روشن تر و آشکارتر از دوران حضورش باشد .

۲۰. شب فرا می رسد و گل ، برگهایش را در آغوش می کشد و با شوق همبستر می شود و به خواب می رود و چون صبح می آید، لب هایش را برای بوسیدن خورشید می گشاید. به راستی که زندگی گل ها عبارت از شوق و وصال و اشکی و لبخندی است.

۲۱. آسودگی کودک، تحمل جوان، نیروی میانسال و فرزانگی پیر را نیک بنگرید که زیبایی از آنِ بینندگان است.

۲۲. اگر به راستی می خواهید روح مرگ را ببینید دروازه ی دل خود را به روی تازگی باز کنید. زیرا که زندگی و مرگ یک چیزند چنان که رودخانه و دریا هم  یک چیزند.

۲۳. کسانی هستند که حقیقت را در درون خود دارند ولی آن را به زبان نمی آورند. در سینه این گونه کسان است که روح در سکوت آهنگین خود خفته است.

سخنان تامل برانگیز جبران خلیل جبران

۲۴. مهر چیزی نمی دهد مگر خود را و چیزی نمی گیرد مگر خود را. مهر تصرف نمی کند و به تصرف در نمی آید. زیرا که مهر بر پایه مهر پایدار است.

۲۵. گروهی از مردم اندکی از ثروت کلان خویش را می بخشند و آرزویی جز شهرت ندارند. این خودخواهی و این شهرت پرستی که به طور ناخودآگاه گرفتارش هستند بخشش آنها را تباه می سازد.

۲۶. مرا در جانم دوستی است که در روزگار سختی تسلایم می دهد و آن گاه که رنج ایام هجوم می آورد، او مونس من است. آن کس که در درون خویش مونس ندارد در حسرت می میرد، چرا که زندگی از درون انسان می جوشد و از پیرامون نمی آید.

۲۷. دل های شما در سکوت خود رازهای روزها و شب ها را می دانند ولی گوش هاتان تشنه شنیدن صدای دانش دل هستند.

۲۸. شاید صدای قورباغه بلندتر از صدای گاو باشد اما قورباغه هرگز نمی تواند شخم بزند یا سنگ آسیاب بگرداند.

۲۹. بسیاری از مذاهب همچون  شیشه پنجره هایند ؛ حقیقت را از پشت شیشه ها می بینیم اما ما را با حقیقت جدا می سازند.

۳۰. الفاظ در بند زمان نیست پس بهتر است هر گاه سخن می گویید یا می نویسید،این حقیقت را مد نظر قرار دهید.

۳۱. همه ی ما به سوی قله خواسته های دلمان بالا می رویم . اگر یکی در هنگام صعود توشه شما را بدزدد ، بار خود را سنگین تر کرده است.

جملات ناب Gibran Khalil Gibran

۳۲. درد شما تسکین پیوسته ای ست که فهم شما را در بردارد. همان گونه که هسته میوه باید بشکند تا مغز آن  آفتاب ببیند،شما هم باید با درد آشنا شوید.

۳۳. کسی که بخشش می کند، زمانی به نشاط حقیقی دست می یابد که پس از جستجوی فراوان نیازمندی را پیدا کند که عطای وی را بپذیرد. تلاش برای یافتن چنین شخصی، لذت بخش تر از ایثار است.

۳۴. آن چگونه دوستی است که برای سوزاندن وقت به سراغش می روی ؟ به سراغ دوست مرو مگر برای خوش کردن وقت.

۳۵. همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون شماست ، در خلقت است.

 36. از برکت دیوانگی هم به آزادی  و هم به امنیت رسیده ام ؛ آزادی تنهایی و امنیت از فهمیده شدن ، زیرا کسانی که ما را می فهمند چیزی را در وجود ما به اسارت می گیرند.

۳۷. عشق که در هر روز و هر شب نو نشود دوام نخواهد یافت، حتی اگر به پرستیدن منجر شود.

۳۸. بهتر است که داد و ستد را با مهر و داد انجام دهید تا به آزمندی و گرسنگی نینجامد.

۳۹. مردی که خطاهای کوچک زن را نبخشد ،نمی تواند از فضیلت های بزرگ او لذت برد.

۴۰. چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری .

جملات کوتاه جبران خلیل جبران

۴۱. عدالت به قلب انسان نزدیک است، اما بخشش به قلب خدا.

۴۲. مرگ و زندگی یکی است، همانند رودخانه و دریا.

۴۳. ایمان از کردار جدا نیست و عمل از پندار.

۴۴. شرم سپری محکم در برابر نگاه ناپاکان است.

۴۵. هرگز عمق عشق تا لحظه جدایی بر عاشق معلوم نیست.

۴۶. سرود آزادی از بین میله های زندان بیرون نمی آید.

۴۷. به رویاها ایمان بیاورید که دروازه های ابدیت اند .

۴۸. حسود بر من حسد می ورزد، بی آنکه خود بداند.

۴۹. هنگامی که به بالای کوه رسیدید ، تازه آغاز بالا رفتن است.

۵۰. به یکدیگر عشق بورزید ولی عشق را به بند نکشید.

۵۱. کار تجسم عشق است.

۵۲. مگویید حقیقت را یافته ام ،بگویید حقیقتی را یافته ام.

۵۳. اگر در دلتان طوفانی است، چطور انتظار شکوفه زدن دارید.

۵۴. به‌جاست دوستی بخواهی که به روزهایت تلاش و به شب‌هایت آرامش بخشد.

۵۵. مردمی که بسیار سخن می گویند، هوش کمتری دارند.

۵۶. بعضی از مردم با شادی میبخشند و شادی برای آنها پاداش همان بخشش است .

۵۷. شگفتا که از مرگ میهراسیم ولی آرزوی خفتن و رویاهای زیبا را داریم.

۵۸. تن شما چنگ روح شما ست. با شماست که از این چنگ نوای خوش در آورید یا صدای خوش.

۵۹. شما آنگاه خوبید که با عزم تمام و گام استوار به سوی مقصد خود می روید.

۶۰. اگر فرصت را غنیمت بشمارید،لذت را می شناسید.

۶۱. حقیقت زندگی همان زندگی است.

۶۲. انسانیت رودی است از نور، که از بلندی های ازل به سوی دریای ابدیت سرازیر می شود.

امیدواریم با مطالعه این جملات آموزنده ، نکاتی را فرا گرفته باشید. چنانچه هر گونه نظر یا پیشنهادی درباره این مطلب دارید می توانید از بخش ارسال دیدگاه آن را با ما در میان بگذارید.

گرد آوری و تنظیم : https://rangvarang.com